صفحه شخصی حسن ابراهیمی   
 
نام و نام خانوادگی: حسن ابراهیمی
استان: مازندران - شهرستان: بابلسر
رشته: کارشناسی معماری
شغل:  دانشجو
شماره نظام مهندسی:  ندارمه
تاریخ عضویت:  1390/03/27
 روزنوشت ها    
 

 دامگاه فریدونکنار‍؛ قتلگاه میلیونی پرندگان مهاجر بخش عمومی

6
برای دریافت فایلها باید از نرم افزار های ویژه دانلود استفاده نمایید. (برای اطلاعات بیشتر اینجا کلیک کنید)

دامگاه فریدونکنار که در حاشیه شهر فریدونکنار از توابع استان مازندران واقع شده است یکی از مناطق بسیار عجیبی است که هرساله شاهد زمینگیر شدن و کشتار شمار زیادی از پرندگان مهاجری است که توسط عده ای به اصطلاح صیاد ، فریب خورده و برای خوردن غذا برای تجدید بنیه در مسیر مهاجرت ازشمال به جنوب میباشد.
دامگاه فریدونکنار بازار پرنده وحشی
این منطقه که در فهرست تالابهای بین المللی قرار گرفته و یکی از مهم ترین مناطق زمستان گذران پرندگان مهاجر نیز میباشد به علت شرایط خاص اش و آن مالکیت تمامی اراضی منطقه توسط اشخاص است از معدود مناطق تحت حفاظت است که سازمان محیط زیست تا بحال نتوانسته آنطور که باید و شاید مدیریت خودرا بر نحوه و میزان قانونی شکار و صید در این منطقه اعمال نماید.
دراین دامگاه ها متأسفانه شاهد صحنه های بسیار زجرآوری هستیم که تا مدتها خواب را از چشمانمان ربوده و مطمئنا بابازگو کردن آن دل هر دوستدار حیات وحش از آن به درد خواهد آمد.
هدف از نوشتن این چندسطر به دردآوردن دل شما عزیزان نیست، فقط میخواهیم بخشی از واقعیتهایی که امروزه بر حیات وحش این مملکت و بلکه سرمایه های خدادادی که بی شک سهم تک تک میلیاردها انسان در این کره مسکون می باشد را بازگو نماییم تا با چشمانی باز بنگرید و بیندیشید و به وظیفه خود عمل نمائید.
دامگاه داری شیوه ای ازصید پرندگان وحشی است که هرساله با شروع فصل مهاجرت(شش ماهه دوم سال) در استان مازندران به ویژه در حاشیه شهر فریدونکنار و چند روستای دیگری در این استان به انجام میرسد و درواقع شالیزارهای برنجی است که در پائیز و زمستان به آب بسته میشود و توسط شکارچیان دان پاشیده میشود تا پرندگان مهاجر در آن فرود آیند و آن بر سه روش استوار است:
-۱ دُوما یا دام‌گاه ۲- دُمرا یا گِذر ۳- شب ‌دُم
دامگاه فریدنکنار غاز خاکستری
۱ -دُوما یا دام‌گاه:
در اوایل زمستان محل مورد نظر یعنی پالی‌لِم، بوسیله صیادان به طور کامل برای صید پرندگان مهیا می‌شود. در مرحله اول صیادان این محل را به اصطلاح محلی اَنجِم می‌کنند. یعنی جاهایی را برای اردک‌های تربیت‌شده آماده و درست می‌کنند. که به آن اهالی محل دُوما چال می‌گویند. در این قسمت آلاچیق یا به اصطلاح محلی‌ها کیمه‌هایی وجود دارد و روش کار به این صورت می‌باشد که اردک‌های محلی (اردک رشتی) تربیت‌شده مرغابی‌های وحشی را گمراه می‌کنند. آنها را به داخل دُوماچال می‌کشانند و صیادان بوسیله تورهایی که از قبل آماده دارند صید می‌کنند.
صیادان با ایجاد دیواره تونلی که اساساً با نی‌های محلی درست می‌شود که به آن کِرس نیز گفته می‌شود، ۴ الی ۵ اردک محلی تربیت شده را داخل این تونل‌ها قرار می‌دهند، اردک‌های تربیت‌شده می‌روند به داخل پالی‌لم، در هنگام برگشت مرغابی‌های وحشی که همراه آن‌ها برمی‌گردند و وقتی وارد این تونل‌ها می‌شوند هنگامی که این اردک‌های محلی و مرغابی‌های وحشی همگی به طور کامل وارد به این تونل‌ها یا کرس‌ها شدند صیادان با قرار دادن یک پنجره آهنی یا چوبی در قسمت ورودی آنها دیگر راهی برای برگشت آنها وجود ندارد از طرفی که قسمت هوایی هم بوسیله تورهایی (نامرئی) پوشانده می‌شود و از این طریق از فرار آنها و پرواز به سوی آسمان جلوگیری می‌کنند. به این طریق اسیر صیادان می‌شوند.
معمولاً زمان صید این روش هنگام طلوع آفتاب شروع می‌شود و تا هنگام غروب آفتاب تمام می‌شود.

-۲ دُمرا یا گِذر:
یکی از روش‌های صید پرندگان وحشی می‌باشد. در زمان‌های قدیم حدود ۳۰ الی ۵۰ سال قبل، در این مناطق درختانی با ارتفاع ۳۰ متر وجود داشت که صیادان یک طرف تور صید را به یک درخت بلند و طرف دیگر تور را به درخت دیگر می‌بستند که از یکی به عنوان دستار و از دیگری به عنوان اشکار استفاده می‌کردند اما امروزه دیگر از این درختان خیلی‌بلند خبری نیست. بنابراین صیادان با درست کردن دکل‌هایی به ارتفاع ۳۰ متر کار همان درختان را انجام می‌دهند. وقتی که پرندگان وحشی در داخل پالی‌لم هستند می‌خواهند به دشت‌های اطراف پرواز کنند مجبور هستند که از بالای این درختان به پرواز درآیند. در نتیجه اسیر این دام‌ها می‌شوند. موقع شکار معمولاً غروب آفتاب یا صبحگاه قبل از طلوع آفتاب صورت می‌گیرد.

-۳ شبدُم:
در این روش صید، صیادان شب‌ها، معمولاً بعد از خوردن شام وقتی که ماه در آسمان است، مرغابی‌های وحشی که در قسمت صیدگاه می‌آیند اسیر دام صیادان می‌شوند.
ذکر این نکته دراینجا گفته شود که قصدنداریم درمورد درستی یا نادرستی شکاروصید صحبتی کنیم چون شکار و صید طبق قانون پذیرفته شده است و برای شکارچیان طبق ضوابط پروانه شکارصادر میشود اما مسأله صید از طرق غیرمجاز که در قانون شکار و صید به صراحت عنوان شده است متأسفانه در این منطقه درحال انجام است.
طبق ضوابط به همه کسانی که دارای سلاح شکاری مجاز میباشند در کل کشور پروانه شکار صادر میشود و در پروانه به صراحت عنوان میشود که شکارچی فقط مجاز به شکار در روزهای پنجشنبه و جمعه بوده و در هر شکار باید حداکثر ۴ قطعه پرنده مورد صید قرار گیرید ولی حرف ما این است که شکارچیان فریدونکناری که حتی حاضر نیستند برای احترام به قانون اقدام به گرفتن پروانه شکار نمایند و با روشهای غیرمجاز که گاها به صورت محاصره نیز اتفاق می افتد روزانه حتی تا۲۰۰ اردک و غاز زنده گیری مینمایند.
بازار پرنده وحشی فریدونکنار
برآورد شده است که در استان مازندران تا۵۰۰ دامگاه بدینصورت در حال فعالیت هستند که با حسابی سرانگشتی و درنظر گرفتن حداقل پرنده ای که ممکن است شکار شود آمار پرندگان شکار شده در ۶ ماهه دوم سال از مرز یک میلیون فراتر میرود و حتی پرنده فروشان در بازار فریدونکنار رقمی بیش از این میزان را اعلام مینمایند!
جای تأمل و تأسف اینکه دامگاه داران فریدونکناری و حومه به جای تمکین به قانون و خودداری از عمل خلاف خود کار را به جائی رسانده ا ند که از اداره محیط زیست طلب حق و حقوق میکنند و انتظار دارند محیط زیست باآنها همکاری نموده و منطقه را برای آنان امن نماید تا بتوانند پرنده بیشتری شکار کنند!
دامگاه داران فریدونکنار با تشکیل اتحادیه ای محلی یک قرق اختصاصی غیرقانونی را در منطقه ایجاد کرده اند که ضمن عدم رعایت کلیه اصول و ضوابط قانونی و بین المللی ادعای بیمه شدن خود توسط محیط زیست، پرداخت هزینه دان برای پرندگان وحشی توسط محیط زیست را داشته و با حق به جانبی تمام از محیط زیست میخواهند در منطقه تابلوهای تیراندازی ممنوع نصب کند تا پرندگان وحشی با امنیت کامل به دامگاه آنان آمده و در تور آنان بیفتند!
امیداست با یک عزم ملی برای مبارزه با این نابودی ذخائر ژنتیکی و انجام تخلف آشکار و علنی از قانون در راه حفظ گونه های ارزشمند حیات وحش این امانت بزرگ را برای نسل های آینده نگهبانی کنیم.
منبع خبر : «مرجع حیات وحش ایران» http://vahsh.ir/?p=1944

با سلام

این اتفاق همه ساله در نیمه دوم از سال که پرندگان مهاجر به این منطقه کوچ میکنند در اکثر نقاط روستایی استان مازندران که دارای محلی به نام آب بندان هستند صورت می گیرد ، آب بندانها محلی هستند برای ذخیره آب های کشاورزی ، با آب گیری این محل در فصولی از سال که کشاورزان و روستائیان نمی توانند به کار کشاورزی بپردازند ، به صید و شکار پرندگان مهاجر می پردازند ، و از روشهای مختلفی هم که از ابداعات صیادان محلی می باشد استفاده می کنند و با صید پرندگان مهاجری که هیچ زحمتی برای پرورش آنها نکشیده اند سود کلانی به دست می آورند.
امسال یک جفت مرغ مهاجر که به گویش محلی به آن " پرلا " می گویند ، در بازار بابلسر به قیمت بیست هزار تومان فروخته میشد.
البته فریدونکنار تنها شهری نیست که صیادان مرغان مهاجر را صید می کنند ، صید پرندگان در شهرهای دیگر استان نیز صورت می گیرد ، حتی با شایع شدن خبر آنفولانزای مرغی در بین پرندگان در چند سال اخیر، باز هم صید متوقف نشد و همچنان صید و صیادی با روشهای مختلف در حال اجراست.
شب هنگام پیش از طلوع خورشید ، صدای شلیک اسلحه های صیادانی که در آب بندانهای روستاها پرندگان مهاجر را مورد هدف خود قرار می دهند و به شکار آنها مشغولند در شهرها شنیده می شود ، گویا که آنجا میدان رزم است و تنها راه دفاعی پرندگان در برابر آن همه شلیک ، راه «فرار» است ، آن هم اگر مجالش را پیدا کنند و بتوانند از مهلکه جان سالم به در برند.
از هزاران دسته پرندگانی که به صورت گروهی وارد منطقه مازندران می شوند ، تنها تعداد کمی شاید بتوانند امکان حیات دوباره را بیابند و به سکونتگاه اصلی خود باز گردنند ، این پرندگان هیچ تضمینی برای بازگشت مجدد به دیار و موطن اصلی خود ندارند.
شکارچیان بعد از یک شکار شبانه ، شکار را برای چند روزی متوقف میکنند که در اصطلاح به آن «قروق» می گویند ، در مدت زمان قروق منطقه را برای پرندگان امن میکنند و به کسی اجازه شکار نمی دهند تا دسته های جدید پرندگان مهاجر از همه جا بی خبر در محل آب بندها فرود آیند ، با تجمع پرندگان جدید در محل ،‌ شکارچیان شبی را به شکار آنها اختصاص می دهند ، که در اصطلاح به آن «قروق شکنی» می گویند ، قروق را می شکنند و در چنین شبی به صید و شکار پرندگان می پردازند و صبح فردای آن شب ، شکارچیان اجساد بی جان پرندگان را برای عرضه به بازار شهرهای اطراف می آورند و به فروش می رسانند.

«شکروم»«تیکا»«عیا»«تقاک»«تیرنگ»«زیک»«شونه قپین»«چاله خس» و دیگر پرندگان بومی و محلی منطقه مازندران که امروزه دیگر در جمع ما نیستند و تنها نامی از آنها برجای مانده ، که رفته رفته نامشان هم از یادها و از خاطرها نیز خواهد رفت.
بگوئید ای شکارچیان این پرندگان کجایند ؟
چرا ما و نسلهای بعد از ما نباید پرندگان بومی خود را بشناسیم ؟

شنبه 28 آبان 1390 ساعت 12:09  
 نظرات    
 
مهدی سهرابی 08:50 یکشنبه 29 آبان 1390
2
 مهدی سهرابی
سوای محکوم کردن و محکوم نکردن قضیه باید به نکته‌ی دیگری از این ماجرا اشاره کرد. اینکه این شکارچیان به جای امرار معاش از نسل کشی این پرندگان در "دم گاه"،‌ می‌شد که راهنمای طبیعت گرد‌هایی باشند که حاضرند برای دیدن این پرنده‌ها هزینه کنند. خیلی خلاصه باید گفت که مسایل اینچنینی (که در این سرزمین کم هم نیست) می‌تونست با سیاست‌گذاری های درست در زمینه‌های اقتصادی پایدار‌تر هم‌چون گردشگری ریشه‌کن بشه.
نازنین بهشتی 12:25 یکشنبه 29 آبان 1390
1
 نازنین بهشتی
مرسی آقای ابراهیمی
باید اینحرفا رو بیشتر گفت بلکه گوش شنوایی پیدا بشه
با نظر آقای مهندس سهرابی هم کاملا موافقم
چند وقت پیش داشتم مطلبی درباره تاریخچه تشکیل و فعالیتهای شرکت شیلات میخوندم، و از همسویی ماهیگیرهای بومی و صیادهای دریای کاسپین در نتیجه سیاستهای درست و اصولی مسئولهای وقت شرکت شیلات (سالهای دور دهه چهل و پنجاه) واقعا ذوقزده شدم
نوشته بود تو.ی ماههایی که موعد تخمریزی و رشد گونه خاصی از ماهی بود، محال بود هیچ صیاد شرکتی یا شخصی دست به صید این گونه بزنه
این مردم اگه ناچار نباشن، اونقدر نجیب و فهیم هستن که سودجویانه رفتار نکنن
فقط باید مسئولها توجه بیشتری داشته باشن و درست مدیریت کنن
حسن ابراهیمی 00:14 دوشنبه 30 آبان 1390
1
 حسن  ابراهیمی
با سلام خدمت دوستان

من هم از دیدگاه محکوم کردن و یا محکوم نکردن این موضوع رو اینجا مطرح نکردم ، ما که همیشه معتقد هستیم هیچ نسلی از گونه های مختلف جانوری نباید به انقراض کشیده شود و همه موجودات حق زندگی دارند و دنیای ما بدون حضور آنها شکل دیگری به خودش خواهد گرفت ، و از طرفی به همان اندازه که ما این حق را داریم که انواع گونه ها را از نزدیک ببینیم و بشناسیم و یا در موردشان مطالعه میکنیم و یا از آنها ایده میگیریم و یا هر چیز دیگری ، به همین اندازه هم باید این امانت را به نسل های آینده ی خود منتقل کنیم و دنیای طبیعی آیندگان خود را خالی از منابع طبیعی نکنیم ، چرا که نسلهای بعد از ما هم حق دارند طبیعت را آنطوری که بود بشناسند نه آنطوری که ما برایشان می سازیم .
حفظ نسل گونه های مختلف جانوری از وظایف ماست و این میسر خواهد بود وقتی همگی دست در دست هم بدهیم و در حفظ این منابع تلاش کنیم .

سالها پیش در شبی پرنده ای راه گم کرده آمد به سمت پنجره ی اتاقم ، پنجره باز بود و مرغک افتاد در پرده توری شکل پنجره ، پرنده را گرفتم ، جثه ی خوبی داشت اما هر چه فکر کردیم نتوانستیم نژادش را شناسایی کنیم ، چون تا بحال چنین شکلی از پرندگان را ندیده بودیم ، بی شک این پرنده باید از پرندگان نایاب می بود ، خانوادگی موافقت داشتیم در آزادیش پس پرنده را به سمت آسمان رها کردم و رفت ، در آن لحظه هم ما خوشحال بودیم و هم پرنده

خانم مهندس بهشتی ، اون گونه ی خاص از ماهیها که اشاره دارید بهش ، همون ماهی سفید معروف هستش ، ماهی سفید در اسفند ماه هر سال چند روز قبل از عید از آبهای شور دریا به سمت آبهای شیرین رودخانه ها مهاجرت میکنه و در آبهای شیرین تخم ریزی میکنه و دوباره به دریا برمیگرده ، در هیچ فصل دیگه ای از سال هم تخم ریزی نمیکنه و به آبهای شیرین بر نمیگرده .

اگر اغراق نکنم دامهای چند صد متری در حاشیه دریا توسط ماهیگیران کار گذاشته میشه و دامهای دیگری هم در داخل رودخانه ها کار گذاشته میشه ، ماهیگیرانی که برای سرکشی به دامهای خود سر میزنند در واقع با جانشان بازی میکنند ، اونها یه تویوپ چرخ کامیون رو بادش میکنند و بعنوان قایق ازش استفاده میکنند ، زمستانه و دریا مواج ، شب هم هست دیگه بدتر ، هوا هم سرده ، تک و تنها سوار تویوپ میشن و پارو زنان میرن به سرکشی از دامها ، ببینند چیزی صید کردند یا نه ، در همین سرکشی هاست اگر یه موجی بزرگ بیاد معلوم نیست چه اتفاقی براشون میافته .

روش دیگر صید ماهیان انداختن تور هستش که به گویش محلی به این تور « سالیک » می گویند. ماهیگیران سوار قایق های چوبی و پارویی می شوند و در رودخانه ها سالیک می اندازند و ماهی صید میکنند.

روش دیگر « پره کشی » هستش ، در این روش دو ماهیگیر در دو طرف قایق چوبی می نشینند و یکی یک طرف از سالیک را گرفته و دیگری آن طرف سالیک را گرفته و در داخل آب بصورت عمودی نگه میدارند و طول قایق را در حالت عرضی رودخانه قرار میدهند و به همراه حرکت جریان آب در مسیر طول رودخانه حرکت میکنند ، در مسیر حرکت اگر ماهی قرار داشته باشد در سر راهش با تور سالیک برخورد میکند و در دام می افتد.

البته حراست شیلات هم نظارت داره و با گشت هایی که داره معمولا تعدادی از تورهای کار گذاشته شده رو جمع میکنه ، اما ماهیگیران تورهای جدیدی کار میگذارند و سعی میکنند به کارشون ادامه بدهند .

بله من هم منکر نجابت و فهیم بودن بعضی از صیادان نیستم و کاملا با شما موافقم ، چرا که این دسته از صیادان فقط در حد نیازشون دست به شکار میزنند و افراد قانعی هستند و نباید اینها رو با افراد دیگه ای که سودجویانه رفتار میکنند یکی بدونیم ، اما سودجویان قناعتی در کارشان ندارند و می تونند عامل اصلی منقرض شدن پرندگان در آینده باشند .

چه عیبی داره اگر برای یک دوره هم که شده همه صید را متوقف کنند و تمام پرندگان مهاجر دوباره به دیار اصلیشان برگردنند و این چرخه ی مهاجرت در آینده همچنان ادامه پیدا کنه و ما باز هم شاهد آمدنشان باشیم ، وقتی ما از این پائین به اون بالا نگاه میکنیم و دسته دسته پرندگان رو می بینیم که شبیه عدد هفت پرواز میکنند ، یک زیبایی و شور و نشاط خاصی به پائیز و زمستان ما میده ، ما دوست داریم این زیبایی رو باز هم ببینیم.

با تشکر